بیوگرافی و زندگینامه علیرضا خمسه

بیوگرافی علیرضا خمسه

علیرضا خمسه نیا به عنوان هنرپیشه، فیلمنامه نویس، کارگردان و مجری اهل ایران در روز نهم بهمن ماه سال ۱۳۳۱ در تهران متولد شد.

او در سال ۱۳۵۳ برای اولین بار با ایفای نقش در فیلم جوجه فکلی به سینما راه یافته و فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. پس از آن در سال ۱۳۶۰ با بازی در فیلم مرگ یزدگرد مجدداً در برابر دوربین فیلمبرداری هنرنمایی کرد.‌ علیرضا خمسه در بیستمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر برنده جایزه تندیس سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد به جهت ایفای نقش در فیلم بیست به سال ۱۳۸۷ گردید.

او طی سال‌های ۱۳۸۹ الی ۱۳۹۷ در پنج فصل از سریال تلویزیونی پایتخت، عهده‌دار نقش بابا پنجلی بوده است.

خلاصه زندگینامه

نام: علیرضا

نام خانوادگی: خمسه

نام هنگام تولد: علیرضا خمسه نیا

تاریخ تولد: ۹ بهمن ۱۳۳۱ ‏(۷۳ سال)

محل تولد: تهران، ایران

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته روانشناسی

محل تحصیل: دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه ونسن پاریس

پیشه(ها): بازیگر، فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان، مجری

سال‌های فعالیت: ۱۳۵۶-اکنون

همسر: مروارید پورشفیقی (ا. ۱۳۷۲)

فرزندان: ۲

زندگینامه

اصالت:

علیرضا خمسه نخستین فرزند خانواده‌اش بوده که اصلیت آنها به شهر زنجان باز می‌گردد. ولی او در شهر تهران و در خیابان پامنار به دنیا آمد. علیرضا خمسه در شرایطی فرزند اول شناخته می‌شود که پدر و مادرش پیش از متولد شدن او، سه فرزند خود را از دست داده بودند. خوشبختانه قدم او برای خانواده‌اش خوش یمن بوده و پس از او والدینش صاحب ۴ دختر و ۴ پسر دیگر شدند. پدر این هنرپیشه از کارمندان اداره برق بوده و مادرش به خانه‌داری مشغول بود.

علاقه به سفر:

علیرضا خمسه از علاقمندان به سفر بوده و تاکنون به نقاط مختلفی از سرتاسر جهان سفر کرده است. در میان شهرهای زیبا و متنوع ایران، بیش از همه دوست دار شهر رشت است. چرا که هم اکنون خانواده همسرش در آنجا سکونت دارند.

همچنین او بیان کرده در شهر رشت با افراد زیادی دوستی نزدیک و صمیمانه‌ای دارد. همچنین این منطقه از اقلیم و آب و هوای بسیار خوبی برخوردار بوده و مورد علاقه‌اش است.

ماجرای برادر ناتنی:

این هنرپیشه کشورمان در جایی شرح داده، پس از گذشت ۳۴ سال برایمان آشکار شد که صاحب یک برادر ناتنی هستیم.

جریان از جایی آغاز شد که یکی از برادرانم از جهت روحیات و شکل ظاهری هیچ شباهتی به ما نداشت، در یکی از ایام در محل فیلمبرداری با پسری آشنا می‌شود که به شدت به خانواده ما شباهت داشت.‌ پس از آن زمانی که متوجه می‌شود روز به دنیا آمدن او با پسر مذکور در یک زمان بوده است، این موضوع ابعاد جدیدتری به خود می‌گیرد.‌ در ادامه پس از ملاقات با مادرم و انجام آزمایشات و تحقیقات پزشکی، محرز می‌شود که از سوی بیمارستان محل تولد، نوزادان متولد شده به اشتباه به خانواده‌هایشان تحویل شده اند.

با توجه به این جریان، ما به مدت ۳۴ سال با برادری زندگی می‌کردیم که ناتنی بود.

ازدواج

علیرضا خمسه در زندگی مشترک دو ازدواج را تجربه کرده است که اولین ازدواج به جدایی منجر شد. او ابتدا در سال ۱۳۶۲ در سن ۳۱ سالگی که در آغاز مسیر هنرپیشگی بود، برای اولین بار ازدواج کرد که ثمره آن متولد شدن فرزند پسری بود که او را احمدرضا خمسه نام گذاشتند.‌ ولی متاسفانه این پیوند چندان طول نکشید که به متارکه ختم گردید. در حال حاضر همسر سابق و پسرش به خارج از ایران رفته و در کشور اسپانیا سکونت دارند.‌

دومین ازدواج این هنرپیشه در سال ۱۳۷۲ و همزمان با ۴۱ سالگی او صورت گرفت که دختری به نام مروارید پورشفیقی را برای زندگی مشترک انتخاب کرد.‌ آنها پس از ازدواج و شروع زندگی مشترک صاحب دو دختر به اسامی درسا خمسه و گلسا خمسه شدند. دختر بزرگ او درسا، تحصیلاتش را در رشته سخت‌افزار کامپیوتر در دانشگاه به پایان برده و دختر کوچکش به عنوان دانش آموز در مدرسه تحصیل می‌کند.

مروارید پورشفیقی همسر علیرضا خمسه، در عرصه سینما و تلویزیون در جایگاه گریمور فعالیت می‌کرد. ولی پس از آنکه صاحب فرزند شد، از آنجا که همه هم و غم و توجه خود را صرف تربیت فرزندانش نمود، از اشتغال صرف نظر کرده و در حال حاضر خانه‌دار است. او در گفتگویی اذعان داشته، به هیچ وجه از این تصمیم خود منصرف نشده است.

در حقیقت مروارید پورشفیقی از همسایگان علیرضا خمسه بوده که پدرانشان از دوستان نزدیک یکدیگر محسوب می‌شدند. پس از آنکه پیشنهاد ازدواج این بازیگر از مروارید پور شفیقی مطرح شد، با عدم رضایت پدر عروس مواجه شدند. ولی پس از چندی او نیز با این وصلت موافقت کرده و در حال حاضر ارتباط خوبی میان آنها وجود دارد.‌

مروارید پورشفیقی بیان داشته، ما در گذشته در جایگاه همسایه در مجاورت هم زندگی کرده و علیرضا خمسه از دوستان پدرم بود. از آنجا که پدرم در حرفه خلبانی اشتغال داشت، خمسه نیز به عنوان یک چهره مشهور در بسیاری از مواقع با پدرم روبرو می‌شد.

علیرضا خمسه در پاسخ به سوال علت جدایی از همسر اولش، چنین اظهار داشته ازدواج اول من در سن خیلی پایین صورت گرفت و با این موضوع به شدت عاطفی رفتار کردم. از این رو قادر به حل مشکلات و چالش‌های زندگی نبودیم.

ولی در ازدواج دوم به شدت تلاش کردم تا با در نظر گرفتن منطق و عواطف، رویکرد صحیحی را در انتخاب همسر داشته باشم. به شکر خدا سال‌های زیادی است که ما در کنار یکدیگر، زندگی پر از آرامش و لذت بخشی داریم.‌

علیرضا خمسه در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

khamsehofficial@

زندگی هنری

علیرضا خمسه در جایگاه هنرمند ایرانی در نهم بهمن سال ۱۳۳۱ در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما به پایان برد. پس از آن نیز با قبولی در دانشگاه شهید بهشتی، مدرک تحصیلی خود را در رشته روانشناسی دریافت کرد.

در سال ۱۳۵۷ او عازم کشور فرانسه شده و به مدت یک سال و نیم در مدرسه ون سن، آتلیه اگوستوبوال و آتلیه سیته یونیور سیته پاریس، دوره‌های تخصصی پانتومیم، حرکات بدنی و هنرپیشگی را آموزش دید.

جلوی دوربین از ۲۹ سالگی:

سپس او در سال ۱۳۵۹ به ایران مراجعت کرده و در سال ۱۳۶۰ که در سن ۲۹ سالگی بود، برای نخستین بار در عرصه سینما به بازی پرداخته و در فیلم سینمایی مرگ یزدگرد ایفای نقش نمود. پس از گذشت یک سال او با حضور در سریال بورزید و بخندید در قاب تلویزیون از شبکه اول سیما به روی آنتن رفت. نحوه خطوط چهره علیرضا خمسه، مهارت او بر حرکات صورت یا میمیک و لطافتی که در هنگام اجرا در حرکات بدن او مشاهده می‌شود، از نخستین ایام فعالیت او در عرصه بازیگری، مورد توجه کارگردانان طنز و کمدی قرار گرفت.

هنگامی که او در فیلم جدی مرد یزدگرد هنرنمایی کرد، با پیشنهادات زیادی از سوی برنامه سازان تلویزیون مواجه شده و پس از آن در برنامه‌های متعدد همچون نوروزنامه، هوشی و موشی، بورزید و بخندید، حواستو جمع کن و نگاه سوم با انجام کلیپ‌های نمایشی کمدی در میان بینندگان تلویزیون به محبوبیت و شهرت زیادی رسید.‌

درخشش:

این بازیگر با استعداد در سال ۱۳۶۲ در مجموعه تلویزیونی پر بیننده افسانه سلطان و شبان ساخته داریوش فرهنگ شرکت کرد و پس از آن در سال ۱۳۶۳ با بازی در سریال هوشیار و بیدار به چهره شناخته شده‌ای در میان مردم تبدیل شد. مجموعه مذکور پس از پخش با استقبال زیادی از سوی مخاطبان مواجه شد. به طوری که از همان سال ۱۳۸۳ به طور پیوسته در بعد از ظهر همه جمعه‌ها برای مدت ۴ سال از تلویزیون به نمایش در آمد.

در ادامه علیرضا خمسه در سال ۱۳۶۷ با حضور در فیلم روز باشکوه به کارگردانی کیانوش عیاری به همراه هنرمندانی همچون علی نصیریان  ایرج طهماسب و گوهر خیراندیش ایفای نقش نمود که این فیلم توانست در گیشه‌های سینما به فروش زیادی دست یابد. با وجودی که فیلم سینمایی روز باشکوه بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، ولی در حقیقت ایفای نقش خمسه در سریال تلویزیونی هوشیار و بیدار در سال ۱۳۶۷ که از شبکه اول سیما به نمایش درآمد، شهرت و محبوبیت زیادی را برای او در بین اقشار مختلف مردم در سنین کوچک و بزرگ به همراه داشت.

موفقیت بین المللی:

علیرضا خمسه که در سال ۱۳۶۹ در فیلم آپارتمان شماره ۱۳ ساخته یدالله صمدی به همراه مرحوم جمشید اسماعیل خانی حضور داشت، به باب تازه‌ای از هنرنمایی طنز دست یافت. در فیلم مذکور علیرضا خمسه نقش مردی را عهده‌دار بود که مالک یک واحد آپارتمان در شهر تهران بوده و جهت به فروش رساندن آن، از کرمان به این شهر آمده بود. او در این شخصیت به زیبایی گویش کرمانی را با نقش پردازی روان خود ارائه کرد که در نهایت موفق شد جایزه برترین بازی را در جشنواره جهانی پیونگ یانگ کره شمالی در سال ۱۹۹۲ به خود اختصاص دهد. فیلم سینمایی آپارتمان شماره ۱۳ در جشنواره بین المللی فیلم فجر، کاندید هفت جایزه سیمرغ شناخته شد و توانست دو تندیس بلورین سیمرغ را نیز برای خود به ارمغان بیاورد. او در این فیلم علاوه بر بازیگری در جایگاه نویسنده نیز همکاری می‌کرد.

اوج شهرت:

این هنرپیشه پراستعداد کشورمان در سال ۱۳۷۲ با هنرنمایی در فیلم من زمین را دوست دارم ساخته ابوالحسن داوودی و نویسندگی پیمان قاسم خانی، به شهرت چند برابر رسید.

همچنین در سال مذکور فیلم سینمایی چشم شیطان به کارگردانی حسن هدایت در سبک حادثه‌ای تولید شد که در آن علیرضا خمسه نقش بسیار متفاوتی را نسبت به سایر کارهای خود برعهده داشت. او نقش اول فیلم را به انجام رساند و با ایفای نقش پرچالش و پویا به عنوان نامزد برترین هنرپیشه نقش اول مرد در دوازدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر به سال ۱۳۷۲ معرفی شد. همچنین فیلم چشم شیطان در همان دوره جشنواره، کاندید کسب پنج جایزه سیمرغ بلورین و برنده سه تندیس سیمرغ بوده است.

علیرضا خمسه در سال ۱۳۷۲ به تهیه مجموعه بشین، پاشو، بخند به سفارش گروه کودک و نوجوان شبکه اول سیما پرداخت. این سریال به شدت مورد توجه کودکان و خانواده‌ها واقع شد. در سال‌های پس از آن، این هنرپیشه هیچ فعالیتی در سینما نداشته و در سریال تلویزیونی میگی نه نگاه کن، ایفای نقش کرد. به این ترتیب در عرصه‌های متفاوت قابلیت‌های زیادی را از خود ارائه کرد.

در ادامه فعالیت‌های حرفه‌ای، علیرضا خمسه در سال ۱۳۸۷ در سن ۵۶ سالگی در فیلم سینمایی بیست هنرنمایی کرده و به جهت این فیلم توانست برنده جایزه سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد در بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر گردد.‌ همچنین جایزه تندیس سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل زن در جشنواره مذکور نیز به مهتاب کرامتی اعطا شد.

حضور در سریال پایتخت و ایفای نقش بابا پنجعلی:

در مجموعه تلویزیونی پایتخت ۱، پایتخت ۲، پایتخت ۳، پایتخت ۴ و پایتخت ۵ علیرضا خمسه شخصیت خاص و منحصر به فردی را در کارنامه هنری خود به انجام رسانده و نقش بابا پنجعلی را بر عهده گرفت که از سوی مردم و مخاطبان مورد توجه واقع شد. در حقیقت بابا پنجعلی پدر نقی معمولی نقش اول فیلم بوده که به عنوان یک مرد کهنسال و ملایم نمایان شده، او قدرت حافظه خوبی نداشته و در بسیاری مواقع هوشیار نیست.

هرچند در این مجموعه نقش بابا پنجلی در مقایسه با نقش‌های اصلی سریال چندان پرداخته نشده، ولی با هنرنمایی علیرضا خمسه جذابیت و جلوه زیادی پیدا کرده است. در سریال تلویزیونی پایتخت علیرضا خمسه به همراه هنرپیشگانی همچون محسن تنابنده، ریما رامین فر، احمد مهران فر، نسرین نصرتی و … همبازی بوده است.

او در جایی بیان داشته شخصیت بابا پنجعلی با استقبال زیادی از سوی مردم مواجه شد. لذا این موضوع و در عین حال اختلاف سنی و متفاوت بودن آن با من، موجب علاقه ام به این نقش گردید.

فیلمی که دوست نداشتم:

در سال ۱۳۷۱ من در فیلم سینمایی چهارشنبه عزیز به کارگردانی حمید تمجیدی ایفای نقش کردم که به شدت از آن ناراضی بوده و نسبت به این نقش پردازی بسیار پشیمان شدم.

ولی پس از آنکه خاطرم می‌آید که در فیلم مذکور در کنار استاد محمدعلی کشاورز نقش پردازی کردم، به خود القا می‌کنم که لازم بود در این فیلم حضور داشته باشم.

فیلم شناسی

سینما:

تلویزیون:

تئاتر:

عضویت در هیئت‌های داوری:

مجری:

استند آپ کمدین:

مستند:

اجراهای صحنه:

فعالیت‌های صنفی:

جوایز و نامزدی ها

مصاحبه

نخستین بار چطور به علاقه و گرایش خود به حرفه بازیگری پی بردید؟

عدد شانس من شماره سیزده است.  اولین بار زمانی که در سن سیزده سالگی بودم، از علاقه خود به هنرپیشگی آگاه شدم. هنگامی که در زندگی به برخی از امورات و برنامه‌ها می‌پردازید موجب می‌شود که دل نگرانی و ناراحتی‌های ذهنی شما برطرف شود. این موضوع برای من نیز پس از نقش پردازی در نخستین اثر صورت گرفت. در صورتی که بخواهم از عبارات عامیانه استفاده کنم، آن را به کرم کشی تشبیه کرده و می‌گویم با هنرپیشگی نشخوار و کرم‌های فکر و ذهن من ناپدید شد.

این گرایش به مدت ۱۳ سال پس از آن، که نخستین بازی حرفه‌ایم را در فیلم سینمایی مرگ یزدگرد به کارگردانی بهرام بیضایی انجام دادم وجود داشت. به عبارت دیگر با پشت سر گذاشتن هر ۱۳ سال در زندگی من، فتح و گشایش بزرگی در حرفه و شغل من صورت می‌گیرد. پس از ایفای نقش در نخستین کارم، دقیقاً سیزده سال طول کشید که بتوانم نخستین جایزه جهانی پیونگ یانگ از کشور کره شمالی را به جهت ایفای نقش در فیلم آپارتمان شماره ۱۳ کسب کنم. در ادامه پس از گذشت سیزده سال هنگامی که در سن ۵۲ سالگی بودم، به جهت حضور در فیلم سینمایی بیست، نخستین جایزه تندیس سیمرغ در جشنواره بین المللی فجر را دریافت کردم.

اولین بار هنگامی که فیلم‌های خودتان را بر روی پرده سینما مشاهده کردید، چه احساسی به شما دست داد؟

فکر می‌کنم همه افراد پس از تماشای نخستین تصویر و فیلم ویدیویی خود، احساس بیزاری به آنها دست می‌دهد. همه انسان‌ها زمانی که تصویر خودشان را بر روی پرده سینما ببینند، قطعاً از آن زده و گریخته می‌شوند. چرا که برداشت و تصویر ذهنی ما نسبت به خودمان، با آنچه در واقعیت وجود دارد یکسان نیست. ولی در اثر گذشت زمان، افراد به ظاهر، اندام، صدا و مابقی موضوعات شناخت بیشتری پیدا کرده و به راحتی قادر هستید خودتان را در وضعیت‌های متفاوت همچون پشت سر، خوابیده، خزیده، نخزیده و پاشده و نپاشده‌ات نظاره کرده و ارتباط بهتری را با آن داشته باشید. (با خنده) لذا کاملاً عادی است که نخستین عکس العملم از دیدن نقش پردازی ام مطلوب نباشد. ولی هنگامی که نخستین بار در برابر دوربین فیلمبرداری بازی کردم، به هیچ وجه احساس استرس و ناراحتی نداشتم. در حقیقت همه تنش و دلهره‌ها را کنار گذاشتم تا با حضرت عزرائیل مواجه شوم!

اولین دستمزدی که دریافت کردید چقدر بود و با آن چه کردید؟

خاطرم هست نخستین بار در سال ۱۳۶۰ که ایفای نقش در فیلم سینمایی مرگ یزدگرد را به انجام رساندم و اولین کار سینمایی من محسوب می‌شد، مبلغ ۹ هزار تومان دستمزد دریافت کردم. به یاد ندارم این پول را در کجا خرج کردم، ولی حواسم هست که خانه و ویلا نخریدم.

تا چه سنی تمایل دارید به عنوان هنرپیشه فعالیت کنید؟

در حرفه ما بازنشستگی وجود ندارد، ولی تا دلتان بخواهد از کار افتادگی و فرسودگی هست. من نیز تا زمانی که قادر باشم، به بازیگری خواهم پرداخت.‌

از منظر انسانی خودتان را با چه شخصیتی توصیف می‌کنید؟

من با عینک به خودم نگاه می‌کنم، چرا که بدون عینک دیدم تار می‌شود. (با خنده) نمی‌شود از ویژگی‌های خودم بیان کنم. بهتر آن است که از سوی دیگران مورد سنجش و داوری واقع شوم. فکر می‌کنم لازم است شما چنین سوالاتی را از اشخاص زندانی بپرسید.‌

توجه داشته باشید در این گونه مواقع بسیاری از زندانی‌ها بیان می‌کنند من در گذشته انسان درستکاری بودم، ولی بزرگان و مسئولین درک صحیحی از من نداشته و من را محبوس کردند. همه ما انسان‌ها در تلاش هستیم که انسان‌های صالحی باشیم ولی در این میان عده‌ای به عنوان قاتل، کلاهبردار و جنایتکار فعالیت می‌کنند.‌

تا چه اندازه شما به سنجش و قضاوت دیگران می‌پردازید، از آنجا که خودتان هنرپیشه بوده و خواهی نخواهی مورد سنجش دیگران واقع می‌شوید؟

من معتقدم همه انسان‌ها خوب هستند، الا در مواقعی که عکس این موضوع اثبات شود.‌

حسد از جمله ویژگی‌هایی است که احتمالاً در وجود اشخاص مختلف دیده می‌شود. تاکنون به هنرپیشه و یا طنز پرداز خاصی احساس حسد و کینه داشته‌اید؟

نه هرگز حسود نبودم.

از آنجا که با گذشت زمان شخصیت افراد پیچیده‌تر می‌شود، شما در وجودتان پیچیدگی‌هایی داشته‌اید؟

به طور تقریبی من همواره در خودم پیچیده هستم. به قدری این پیچیدگی در من وجود داشته که حتی اثری از خودم پیدا نمی‌کنم. به طوری که حتی برخی از اوقات آگاه نیستم قاشق غذاخوری را در چه جایی قرار داده‌ام.

با اهمیت‌ترین ویژگی که در میان جمع و اجتماع موجب آزارتان می‌شود، چیست؟

هنگامی که مثانه شما به شدت پر بوده و مکان توالت عمومی را نمی‌یابید. (با خنده)

آخرین دروغی که تا به حال گفته‌اید؟

در روزی که به خواستگاری همسرم رفتم، هر اندازه خانواده او در خصوص ویژگی‌های منفی سوال می‌کردند، کاملاً انکار می‌نمودم. پدر عروس خانم خطاب به من بیان کرد، این گونه که شما به تعریف و تمجید خودتان می‌پردازید، گویا بسیار معصوم هستید. به عبارت دیگر هیچ عیب و ایرادی در شما نیست؟ در جواب گفتم بله من دارای یک معضل بزرگ هستم که دروغگویی می‌باشد. (با خنده)

بزرگ‌ترین دروغ زندگی‌تان؟

این موضوع که به دروغ مطرح کنم من انسان بسیار شایسته و صالحی هستم.‌

اولین دروغ عمرتان چه بود؟

هنگامی که پا به این دنیا گذاشتم، در ازای گریه شروع به خندیدن کردم.‌

به شکل کلی بدجنسی هم دارید؟

بله. در زمان روبرو شدن با مادر زن، بدذاتی‌های خاصی دارم.

یعنی در دوران جوانی هم به شخص خاصی حسادت نکرده‌اید؟

در هیچ دوره‌ای من به جوانی نرسیدم. چرا که همواره همچون کودک بوده و هم اکنون نیز هستم.

بهترین کسی که در بین اطرافیان خود می‌شناسید؟

حضرت آدم!

اصلیت شما به کدام منطقه باز می‌گردد؟

تهرانی.

فکر می‌کنید خصوصیات تهرانی‌ها چیست؟

اگر بیان کنم امکان چاپ برایتان فراهم نمی‌شود. (با خنده)

در سال‌هایی که تازگی به حرفه بازیگری قدم گذاشته و به عنوان یک ستاره شناخته می‌شدید، ستاره شدن در جامعه چه تبعاتی در پی دارد؟

از نظر من استفاده از واژه ستاره، حداقل در خصوص خودم نادرست است.‌ هرچند این موضوع در خصوص دیگران نیز صدق می‌کند. چرا که ما هنرپیشگانی هستیم که اجرای یک شخصیت بر عهده ما قرار می‌گیرد.‌ به طوری که برخی افراد به زیبایی قابلیت به نمایش درآوردن این نقش‌ها را به بهترین کیفیت داشته و برخی دیگر اینطور نیست.

به این ترتیب می‌توان هنرپیشگان را به صورت بازیگران بسیار خوب، بازیگران متوسط و بازیگران عالی دسته‌بندی کرد. همه هنرپیشگان سعی می‌کنند تا نقش خود را با اجرای طبیعی نقش‌ها، در نظر مخاطب باورپذیر کنند. لذا هر هنرپیشه‌ای که به موفقیت رسیده و شهرت و آوازه او زیاد می‌شود، تکبر دروغی مبتلا شده و این یک حقیقت است و کلیت ندارد.

لاکن با توجه به ویژگی و شخصیت افراد متفاوت است. در سایر حرفه‌ها نیز این موضوع دیده می‌شود. بسیاری از پزشکان وجود دارند که در کار خود به رونق و دولت زیادی رسیده و به تدریج احتمالاً دچار غرور شوند. همچنین پزشکانی نیز هستند که هر اندازه به شهرت آنها افزوده می‌شود، مروت و شرافت در آنها افزایش می‌یابد. به طور معمول اغلب افرادی که به شهرت می‌رسند، دچار کبر و غرور می‌گردند. از این رو دادن لفظ ستاره برای آنها بیش از حد است.

در بین ستاره‌های جوان‌تر کسی را دیده‌اید که دچار عارضه خودشیفتگی و غرور ستاره بودن شده باشد؟

ما و همکارانمان در حرفه هنرپیشگی مشغول هستیم و از آنجا که به یکدیگر علاقه داریم، چندان نسبت به این موضوع بین خودمان پی نمی‌بریم. در حقیقت این ویژگی‌ها از دیدگاه شما خبرنگاران و مردم عادی بیشتر جلوه می‌کند.‌ از آنجا که ما در هنگام روبرو شدن با یکدیگر روابط نزدیک و دوستانه‌ای داریم، لذا خودخواهی، غرور و خودشیفتگی در آن وجود ندارد.‌

به صورت کلی میان افرادی که در عرصه تئاتر و سینما فعالیت می‌کنند، ارتباط دوستانه‌ای شکل می‌گیرد که مانع از بروز چنین ویژگی‌هایی می‌گردد.‌

در آن ایام که دوش به دوش با اکبر عبدی بازی می‌کردید، هیچ وقت بین‌تان رقابت پیش نیامد؟

دقیقاً اکبر عبدی یکی از دوستان دیرینه و خوب من می‌باشد. سال‌های زیادی ما در کنار یکدیگر فعالیت کرده و این رویداد بسیار خوبی است که دو هنرپیشه همواره تلاش کنند که کیفیت و کار خود را ارتقا دهند. ولی از نظر من این رفتار رقابت نیست. بلکه وفاق و همراهی جهت رشد و پیشرفت است.

به نظر شما فضای جامعه ما را به سمت خوب بودن سوق می‌دهد یا بد بودن؟

فضای کلی حاکم بر جامعه ما شباهت زیادی به آسمان کشور دارد. در برخی اوقات آفتابی بوده و مواقعی نیز ابری می‌شود.

اگر می‌توانستید یکی از خصوصیات‌تان را پاک کنید کدام را پاک می‌کردید؟

دلبستگی و علاقه بیش از حد به مادر زنم (با خنده)

پس از ورود به عرصه بازیگری، جریان زندگی شما دچار چه تغییراتی شد؟

این موضوع که همواره زیر نگاه دقیق و تیزبین مردم قرار داشته و به طور مداوم تحت سنجش و قضاوت قرار بگیرید، بسیار پیچیده و دشوار است.‌ معروفیت موجب می‌شود که مورد توجه و نگاه مردم قرار گرفته و همین امر مانع از داشتن رفتار و عملکرد راحت می‌شود.

آفتاب داغه، ولی پوستت نه! تو آی خاتون ضدآفتاب‌ها رو با بیش از ۲۰٪ تخفیف بخر و درخشش پوستتو حفظ کن!

میدونستی تنها جایی که لوازم بهداشتی هیدرودرم رو میتونی با ۲۰٪ تخفیف و ۳۰ روز ضمانت بازگشت وجه بخری آی خاتونه؟